صفحات

۱۳۹۰ خرداد ۱۲, پنجشنبه

اعدام


در شب اعدام
یکی مرا با پزشکِ قانونی اشتباه گرفت
گفتم، « خبرنگارم... مطبوعاتی هستم»
اما نفهمید و مرا
به اتاقی اشتباه برد
رییس زندان به پیشوازم آمد،
«آمدید پدر روحانی؟»
گفتم، «مطبوعاتی هستم»
گفت، «البته، کشیش مطبوعاتی»
و از پله‌ها پایین رفت
و مرا به دنبال خود کشاند
قاضی بلند گفت، «آقای آلیس!»
داد زدم، «مطبوعاتی هستم»
ولی مرا هل داد
به پشت پرده‌های سیاه
به جایی‌که روشنایی‌اش کورکننده بود
و چهره‌ی مردان روبرو
دیده نمی‌شد
پیش خود گفتم، خدا را شکر
آن‌ها مرا می‌بینند
و سراسیمه فریاد زدم، «ببینید!
به صورتم نگاه کنید!
هیچ‌کس مرا نمی‌شناسد؟!»
کلاه سیاهی سر و صورتم را پوشاند
و مامور اعدام زیر گوشم گفت،
«بیش از این دردسر نساز!»

آلدن نولن، نویسنده و شاعر کانادایی، (۱٩۳۳-۱٩٨۳)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر